پارسا در پارک و فضای باز:
آقا پسر ناز و دوست داشتنی من یکی از کارهایی که اینروزا جزء برنامه ی روزانت شده پارک رفتن و هواخوریه
خب ایندفعه اولش زیاد حرف نمیزنم و میرم سراغ عکسات. توضیحی بود زیر عکسا میگم واست!!
بعد از کلاس نقاشی پارمیس
بلوار کنار خونه.
عاشق گل چیدنی!!! و من از این کار اصلا خوشم نمیاد...!!
فاصله زمانی که پارمیس کلاس ژیمناستیک بود.
شهربازی که نمیدونم چرا ایندفعه اصلا خوشت نیومد! حتی اجازه عکس گرفتن هم نمیدادی!!
پارک بانوان که به همراه مادر سه تا از دوستای پارمیس واسه ناهار رفتیم.
خیلی بهتون خوش گذشت و البته شما هم زیادی واسه خودت راحت شده بودی.اولش خیلی حرص خوردم که کفشتو در آورده بودی و روی زمین مینشستی، ولی وقتی لذت بردن از بازی کردنت رو دیدم، یکم بیخیال شدم.
فضای سبز پشت سالن ورزشی . که تو اینجا رو خیلی دوست داری و هردفعه خودت رو با گل و گیاههاش سرگرم میکنی.
عصبانی از اینکه چرا اجازه نمیدم بیشتر اون وسط بمونی! آخه مامان قربونت بره خطرناکه!!
روبروی سالن ورزشی.
یکم گل دارویی بومادران از همون کنار سالن چیده بودم که شد وسیله بازی تو پسر نازم.
با این سنگ و گلها کلی بازی کردی.
اینجا هم هرکاری کردم نتونستم مانع زمین نشستنت بشم و تو پیروز شدی.راستش خیلی از اینکه بدون کفش یا دمپایی روی زمین بشینی لذت میبری عزیزم.
یه روز خوب در طبیعت زیبای اطراف شهر
من به یک نگاه تو دلم خوشه
من به خنده های تو دلم خوشه
تو یه رویای عجیبی....
یه ستاره ...
یه نشونی...
